فهرست مطالب
داستان Dearg Due / Dearg-Due داستانی است که ارتباط نزدیکی با داستان Abhartach (معروف به خون آشام ایرلندی) دارد.
این در مورد زن جوانی از ایرلند است که عاشق یک مرد محلی می شود که در مزرعه کار می کند.
پدر این زن یک aul fecker شرور و حریص است و او نادیده می گیرد. این واقعیت که او قبلاً عاشق بود، در ازای ثروت هنگفت، او را با یک رئیس متجاوز ازدواج می کند.
سپس زن مرده پیدا می شود. و از این نقطه است که داستان Dearg Due به یکی از خونین ترین داستان ها در اساطیر ایرلندی تبدیل می شود.
داستان Dearg-Due
عکس توسط alexkoral/shutterstock
دلیل بسیار خوبی وجود دارد که Dearg Due یکی از خشن ترین موجودات اساطیری ایرلندی است.
اکنون، قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم. در داستان زیر می خواهم به معنای Dearg-Due بپردازم. برخی گفتهاند که این به ایرلندی به «مکنده خون قرمز» ترجمه میشود.
بله، «Dearg» به معنای قرمز است، اما من نمیتوانم جایی پیدا کنم که کلمه «Due» را به خون (خون در ایرلندی) مرتبط کند. "فیل" است). به هر حال، در زیر داستان غم انگیز (و کمی وحشتناک) Dearg-Due را خواهید دید
همچنین ببینید: 18 برکت عروسی ایرلندی و خواندنی برای علامت گذاری روز بزرگ شماOnce Upon a Time
افسانه Dearg Due در یک زمان آغاز می شود. زمانی که ازدواج های ترتیب داده شده در ایرلند رایج بود. این داستان غم انگیز در گوشه ای از ایرلند بود که ما اکنون با نام واترفورد می شناسیم.
در روستایی در واترفورد بود که زنی زیبا داشتعاشق یک دهقان محلی شد که در مزرعه ای نزدیک کار می کرد. آنها شروع به خواستگاری کردند و در مورد ازدواج و بچه ها صحبت کردند.
به نظر می رسید که زندگی برای این زوج برنامه ریزی شده باشد تا زمانی که پدر زن متوجه شود چه اتفاقی دارد می افتد. او مردی شرور بود و به دخترش یا عشق یا خواسته های دخترش اهمیت چندانی نمی داد.
یک قول وحشتناک
پدر ظالم زن مدت ها پیش تصمیم گرفته بود که تلاش کند. و از زیبایی دخترش سود ببرد. او آرزوی بسیاری از مردان بود و او میدانست که میتواند از این موضوع به نفع خود استفاده کند،
پدر شرور مردی را میشناخت، به ویژه که از زیبایی دخترش قدردانی میکند و حاضر است سخاوتمندانه بپردازد. برای ازدواج او.
این مرد یک رئیس محلی بود و به دلیل ثروت و روش های وحشیانه خانواده اش شناخته شده بود. یک شب پدر بدون اطلاع دخترش برای ملاقات با رئیس سفر کرد و خواستگاری کرد.
رئیس زن را شناخت و او به راحتی موافقت کرد و قول داد که در ازای پول پدر، زمین و ثروت را به پدر بدهد. دست دختر.
عروسی
وقتی زن متوجه شد که پدرش چه قولی داده بود، عصبانی شد، اما دستانش بسته بود - می دانست که نمی تواند از پدرش سرپیچی کند.
همچنین ببینید: تاریخچه ویسکی ایرلندی (در 60 ثانیه)روز عروسی فرا رسید و همه به جز دو نفر خوشحال بودند. عروس تازه ازدواج کرده و دهقان محلی که عشق واقعی او بود. او در آن روز تصمیم گرفت که هر کاری را انجام دهدانتقام گرفت.
سپس فاجعه رخ داد
شوهر زن بسیار خشن تر از شهرت او بود. او از عروس جدیدش به عنوان یک جایزه استفاده کرد و او را برای روزها و هفتهها در یک زمان حبس کرد.
به زودی، امید او از بین رفت - او از خوردن و نوشیدن دست کشید و به زودی از دنیا رفت. علیرغم ثروت زیاد شوهرش، دفن او یک امر متواضعانه بود.
برای اضافه کردن توهین به آسیب، شوهرش خیلی زود ازدواج کرد. پدرش که هنوز در ابر نهم از ثروت جدیدش باقی مانده بود، آنقدر غرق در حرص و آز خودش بود که از مرگ دخترش آزارش نمی داد.
تنها کسی که درگذشت او را غمگین کرد عشق اول او بود. گرسنگی او برای انتقام هر بار که به زیارت قبر او می رفت شدت می گرفت.
ورود Dearg-Due – the Blood-Sucker
عکس سمت چپ: R. de Moraine (1864) سمت راست: Olga Vasileva
اینجاست که داستان تغییر می کند و از تراژدی به، اوه، بسیار وحشتناک لعنتی می رود. اینجاست که پیوند با خون آشام ایرلندی آغاز می شود.
بنابراین، روح زن آنقدر پر از خشم بود که او را مجبور به بیرون راندن از قبر کرد و هوس انتقام گرفت. اولین توقف او به خانه پدری اش بود. او در حالی که او خواب بود به اتاق او رسید و او را در حالی که دراز کشیده بود کشت.
او به سرعت به سمت خانه رئیس شرور حرکت کرد. وقتی به اتاقش هجوم برد، او را در تختی با تعدادی زن پیدا کرد، بدون هیچ غم و اندوهی.
اینجاست.که پیوند خون آشام آغاز می شود. زن خود را به سمت رئیس پرتاب کرد و او را به قتل رساند. او سپس اقدام به مکیدن خون از بدن او کرد.
خون آشام
بعد از نوشیدن خون شوهر شرورش، Dearg-Due احساس نشاط و سرزندگی کرد. این احساس به او گرسنگی برای خونی داد که نمیتوان آن را خاموش کرد.
The Dearg-Due / «Red Blood Sucker» از زیبایی فوقالعادهاش استفاده کرد تا مردان جوان ناآگاه را به گوشههای تاریک بکشاند. هنگامی که آنجا بود، دندان هایش را در گردن آنها فرو کرد و با حرص نوشید.
با هر فتح، گرسنه تر و گرسنه تر می شد - در تاریکی شب و با وعده عشق، از خون بسیاری از مردان مهمانی می کرد.
و سپس ناپدید شد. این قسمت از داستان همیشه من را در کودکی می ترساند. چه اتفاقی برای او افتاد؟ کجا رفت؟ آیا او هنوز آنجاست؟
بعضی ها می گویند که قبر زن جوان را می توان در مکانی به نام درخت Strongbow (یا درخت Strongbow) در واترفورد پیدا کرد.
کشف 5 داستان ترسناک دیگر مانند این در راهنمای ما برای داستان های ترسناک از فرهنگ عامه ایرلندی.